در این یادداشت کوتاه قبل از هر چیزی میخواهم به اجمال موقعیت جغرافیایی شهرستان سردشت اشاره کنم و سپس ضمن بازگویی واقعهی شیمیایی سردشت، ریشههای جنگ و صلح را به طور مختصر و مفید مورد تحلیل و بررسی قرار دهم.
شهرستان مرزی سردشت جنوبیترین شهر استان آذربایجان غربی بوده و در نقطهی صفر مرزی قرار دارد. در حالی که کوهستانهای قندیل در شمال غربی آن قرار گرفتهاند. با شمال کشور عراق و اقلیم کردستان عراق همسایه است. مردم این شهرستان کردزبان میباشند و با گویش سورانی صحبت میکنند.
منطقهی سرسبز سردشت، دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است که در فصل بهار و تابستان به دلیل وجود آب و هوای خنک و طبیعت بکر و دستنخورده، گردشگران زیادی از سراسر ایران این مکان را برای گذراندن اوقات فراغت و سفرهای نوروزی و تابستانی انتخاب میکنند.
جنگ چیست؟
جَنگ یک درگیری شدید مسلحانه میان دولتها، حکومتها، جوامع یا گروههای شبهنظامی است، از آنجا که جنگ یک درگیری مسلحانهی واقعی، ارادی و گسترده بین جوامع سیاسی است میتوان آن را نوعی خشونت سیاسی تلقی کرد. هنگامی که جنگ (و دیگر گونههای خشونت) در جریان نباشند وضعیت صلح برقرار است.
به اعتقاد آلن بیرو، واژه جنگ از ریشه آلمانی Werra گرفته شده که به معنای آزمون نیرو با استفاده از اسلحه بین ملتها (جنگ خارجی) یا گروههای رقیب در داخل یک کشور (جنگ داخلی) صورت میگیرد. در واقع، واژه جنگ در اصطلاح و تعاریف سیاسی به مفهوم زد و خورد مسلحانه بین دو یا چند گروه متخاصم بیان شده است.
کلاو زوتیس معتقد است، جنگ، به کارگیرى حد اعلاى خشونت در راه خدمت به دولت یا کشور است. البته همه جنگها در راه خدمت به دولت و کشور صورت نمىگیرد. در مجموع، به نظر مىرسد تعریفى که کوئینى از جنگ ارائه مىدهد، جامعتر از تعاریف بالا باشد. وى مىگوید:
«جنگ هنر سازمان دادن و به کار گرفتن نیروهاى مسلّح براى انجام مقصود است.»
تعریف جنگ، بهگونهاى است که شامل عناصرى چون خشونت اعلا، بهکارگیرى نیروهاى مسلح، خشونت سازمانیافته و وقوع آن بین دو یا چند کشور مىگردد. مصداق عینى چنین تعریفى، در جنگ تحمیلى عراق علیهایران به وضوح دیده شد.
در اینجا به جای توضیح انواع جنگهای متعارف و غیرمتعارف، گسترده و یا محدود، هستهای و یا غیر هستهای، میخواهم به طور مختصر به جنگ شیمیایی و میکروبی که مردم سردشت در جنگ تحمیلی تجربه کردند و با عوارض و صدمات آن آشنا هستند و در واقع با آن زندگی میکنند، اشاره کنم.
جنگ شیمیایى و میکروبى:
کاربرد عوامل شیمیایى همانند عوامل روانى، سابقهاى طولانى دارد. اولین عوامل شیمیایى که انسان در جنگ به کار برد، نفت و قیر بود. به مرور زمان، مواد شیمیایى دیگرى چون کُلر، گاز خردل، فسژن، گاز اشکآور و مانند آن، بر آنها افزوده شد. از این مواد به صورت گسترده و وسیع، در جنگ جهانى اول استفاده شد. در جنگ جهانى دوم نیز، به علت ترس طرفهاى درگیر از حملهی شیمیایى طرف مقابل، از آن استفاده نشد. اما بعد از آن در بسیاری از جنگهاى منطقهاى و محلى (مانند جنگ ویتنام) مورد بهرهبردارى قرار گرفت. از مواد شیمیایى براى کشتن، صدمه زدن و ناتوان کردن انسان و حیوان و حتى به منظور از بین بردن گیاهان و عدم بارورى خاکِ دشمن استفاده مىشود. این مواد که به صورت جامد، مایع و گاز به کار مىروند، از طریق پوست، دستگاه گوارشى و تنفسى سلامت موجودات زنده را به خطر مىاندازند.
نوع دیگرى از جنگ که در بخش جنگ شیمیایى مورد بحث قرار مىگیرد، جنگ میکروبى است. در این جنگ، موجودات زندهی میکروسکوپى مانند ویروسها، باکتریها، قارچها، انگلها و مانند آن، با همان کاربردهاى مواد شیمیایى براى مقاصد نظامى و غیر نظامى به کار مىروند. این جنگ نیز قدمت زیادى دارد؛ زیرا تاتارها، در سال ٧٢٦ش (١٣٤٧م) براى اولین بار از میکروب طاعون و وبا، علیه دشمنان خود استفاده کردند. به نظر مىرسد، با توجه به اثرات وحشتناک به کارگیرى عوامل شیمیایى و میکروبى، تولید و به کارگیرى آنها کاهش یافته باشد؛ امّا به دو دلیل توجه به سلاحهاى شیمیایى و میکروبى در حال افزایش است.
اوّل اینکه، هزینهی ساخت و انبارسازى آن در مقایسه با سایر سلاحهاى جنگى بسیار کمتر است. همچنین به راحتى و بدون ابزارهاى پیچیده مىتوان آن را مورد استفاده قرار داد. به همین علت عراق در طول جنگ با ایران، مقادیر زیادى از سلاحهاى میکروبى و شیمیایى را تولید و ذخیره کرد و بخشى از آن را در جنگ به کار گرفت.
دوم آن که، بشر قادر نیست به علت قدرت تخریبى بسیار زیاد سلاحهاى اتمى از آن بهره گیرد. بنابراین، سلاحهاى شیمیایى و میکروبى پاسخگوى نیازهاى جنگى او خواهد بود.
جنگ همواره یک موضوع جدی و مختلکنندهی بهداشت عمومی جامعه بوده است. از میان عوامل استرسزا، شاید هیچکدام بهاین اندازه شدید و وسیع نباشد. حملات شیمیایی به عنوان یکی از مخربترین روشهای جنگی، توانسته آسیبهای کوتاهمدت و بلندمدت خانوادگی، روانی و عاطفی برجای بگذارد. وسیعترین حملات شیمیایی که تاکنون صورت گرفته، در جنگ هشت سالهی ایران با عراق (١٣٥٩-١٣٦٧) بود.
در این جنگ، نیروی هوایی عراق بعد از ظهر روز یکشنبه، ۷ تیر۱۳۶۶ با چند فروند هواپیما و استفاده از بمبهای شیمیایی، چهار نقطهی پر ازدحام شهر سردشت را مورد آماج حملههای وحشیانه قرار داد. رژیم بعثی عراق مرتکب جنایت جنگی شد و سردشت نیز به عنوان نخستین شهر قربانی سلاحهای شیمیایی در جهان لقب گرفت.
در این حمله از جمعیت ١٧هزارنفری ساکن، بیش از ۱۱۰ نفر از شهروندان شریف شهر، شهید و بیش از ۸۰۰۰ تن نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند، مسموم و جانباز شدند و به معنای واقعی، قربانی جنگی شدند که آثار زیانبار آن بر روی جسم و جان مردم مظلومش، خودنمایی میکند.
بعد از ٣٥ سال از این مصیبت هولناک و بیرحمانه، حداقل پیامدهای مخرب آن، صدماتی است که مجروحان به لحاظ روانی، عاطفی، جسمی و اجتماعی دچار شدهاند. به نحوی که توانسته مشکلات رفتاری و روانی متعددی برای فرد و خانواده و حتی در سطح جامعه به وجود آورد.
نتایج نشان میدهد که شکایتهایی شامل: عدم احساس امنیت، مشکلات چشم، پوست، ریه، تنگی نفس، سرگیجه، سردرد، خستگی و احساس خارش و سوزش در بدن، کابوس، عصبانیت، وابستگی عاطفی، اختلالات شخصیتی و کاهش تعاملات اجتماعی در طیف وسیعی از آسیبدیدگان مشاهده میشود.
بمباران شیمیایی باعث به وجود آمدن پیامدهای منفی روانی- جسمانی به طور گسترده در آسیبدیدگان آن شده است و این افراد نیازمند مداخلات و حمایت جدی مسئولان و نهادهای مردمی هستند.
از جمله مشکلات و معضلاتی که شهروندان شهرستان خصوصا مصدومین شیمیایی با آن روبرو هستند میتوان به کمبود دارو و قیمت سرسامآور آنها، فقدان امکانات تفریحی، مراقبتهای بهداشتی و خدمات درمانی، راههای جادهای و ارتباطی خطرناک و پر پیچ و خم و برخوردار نبودن از حداقل استانداردهای ممکن، آب و هوای به شدت آلوده اشاره کرد که علی رغم وعدههای سه دهه از طرف مسئولان منطقهای و ملی هنوز شهرستان چهرهای به غایت محروم و عقبمانده دارد.
متاسفانه درچند سال اخیر انجمن مصدومین شیمیایی سردشت نیز نتوانسته از ظرفیتها و پتانسیلهای موجود استفاده کند و بتواند صدای مردم رنج کشیدهی شهرستان در سطح منطقه و ملی باشد و آنچنانکه شایسته است در راستای مطالبات به حق شهروندان اقدام کند و به جای اینکه در طول سال از هر فرصتی برای رساندن ندای مظلومیت استفاده کند، فقط در ایام واقعه، آنهم به مدت یکی دو روز با برخی اقدامات نمادین، فعال میشود.
اما صلح:
صلح مفهومی از دوستی اجتماعی و همدلی و مهربانی در غیاب خصومت و وحشیگری است. در این مفهوم صلح شرایطی آرام، بیدغدغه و خالی از تشویش، کشمکش و ستیز است. صلح یک آرمان جهانی تلقی میشود. صلح یک مفهوم مطلق نیست و میتواند بسته به دیدگاه دینی و فرهنگی تعریف متفاوتی داشته باشد به همین ترتیب از جنبههای مختلفی میتوان صلح را مطالعه کرد، شامل مسائل مربوط به جنگ، خلع سلاح و کنترل تسلیحات نظامی و سایر موضوعات.
به گفتهی فیلسوف شهیر هلندی باروخ اسپینوزا(۱۶۳۲-۱۶۷۷) صلح به معنی نبود جنگ نیست، بلکه فضیلتی است که از نیروی جان مایه میگیرد و همانطور که آزادی فقط به زندانی نبودن نیست، صلح هم به معنای نبود جنگ نیست. مفهوم صلح را با آتشبس نباید اشتباه گرفت. آتشبس به وضعیتی اطلاق میشود که در آن طرفین درگیر در یک مناقشه به صورت یکطرفه یا دو طرفه تحت شرایط خاص از جنگیدن دست میکشند. صلح به معنای پایان دادن به مناقشه و قطع جنگ است.
جیدو کریشنامورتی نویسنده، متفکر و سخنران هندیتبار(١٨٩٥-١٩٨٦) صلح را وضعیتی میداند که در آن تمام مناقشات و مسائل حل شدهاند و هر نوع واکنش به جنگ را زمینهای برای مناقشات بعدی میداند. در تفکر کریشنامورتی ما بخشی از دنیا هستیم و برخورد با مسئله به عنوان مشکلی در بیرون از وجود ما اشتباه است.
صلح به معنی نبود جنگ بین کشورها نیست. بلکه صلح از درون قلب ما نشأت میگیرد. یعنی انسانها با هر جنیستی و هر نژادی با دینهای مختلف به هم محبت کنند و این محبت به دلیل قدرت داشتن طرف مقابل نیست.
صلح واقعی آن است که از تفاهم سرچشمه گیرد، صلح برای خود صلح، نه برای احتراز از جنگ. صلح مقصد نیست بلکه مسیری است در آزاد راه انسانیت که وظیفۀ ما گرفتن دست دیگران و دعوت آنها به وارد شدن در این مسیر زیباست.
شهروندان شهرستان سردشت پس از فاجعهی بمباران شیمیایی، در راه مبارزه با جنگ و خشونت، گامهای مستحکمی برداشتهاند. ضمن اینکه بانیان و مسببان این تراژدی غمبار را هرگز نمیبخشند، گذشته را فراموش کرده و برای ساختن آیندهای بهتر از هر فرصتی برای بیزاری از جنگ و ندای صلح و دوستی قد علم کرده و پیشقدم شدهاند. در مجامع، همایشها و یادبودها با صدای رسا سرود صلح و آشتی را سر میدهند.
برای نمونه به همت فعالان مدنی و خیرین شهر، نام مسجد نوبنیاد در بیوران «آشتی» نامگذاری شد، نام دیگر سردشت، شهر صلح و آشتی است. رئوف آذری فعال مدنی و زیستمحیطی بهعلت تلاشهای خالصانه و آشتیجویانه در راستای ترویج و آموزش صلح و صلحدوستی به نماد صلح شهر تبدیل شده و امسال جایزهی جهانی پایدار انرژی گلوب ایران با پروژهی صلحسازی و آموزش را به پاس خدمات شایان و مستمرش دریافت نموده است.
همچنین در باب صلحسازی در سردشت، فعالیتهای فرهنگی، هنری و ادبی چون تلاش هنرمندان در برگزاری جشنوارهها ازجمله بیت و حیران، آموزشگاههای موسیقی، باشگاههای ورزشی و مسابقات چند جانبه و چند سطحی، بزرگداشت مام خدرها و مام قادر مولانپورها و نویسندگان و تندیسسازی از اسوهها، فعالیتهای محیط زیستی و خدمات فعالان محیط زیست در سبز کردن محلات شهری و روستایی علی رغم تخریبها، تلاش برای خواهرخواندگی شهرهای هیروشیما و حلبچه با سردشت و ایدهی خواهرخواندگی دانشگاههایشان، اهتمام به کودکان و آرزوهایشان و کمپین نوچرخه، امدادگریها و خدمات خیریهی مدرسهسازی، مسجدسازی، مجتمعسازی و سلامت، ترویج دوچرخهسواری، حضور انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻨﻊ ﺳﻼحﻫﺎی ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ (OPCW) و ... صورت گرفته است که شایان توجه و قابل تقدیر است.
جنگ و صلح دو روی یک سکه هستند و پایان هر جنگی عاقبت صلح است. پس بیاییم همه با هم در ترویج و تبلیغ فواید صلح کوشا باشیم و با مهربانی، عشقورزی، مدارا و عاری از هرگونه خشونتی، بذرهای آشتی و دگرپذیری را در سرزمین دلهایمان بکاریم و با عبرتآموزی از پیامدهای خانمانسوز جنگهای تجربه شده، برای همیشه با جنگ و جنگافروزی وداع کنیم و مانع شعلهور شدنش شویم.
به امید روزی که همهی انسانها در صلح و آشتی زندگی کنند و دولتها نیز با پاسداری از مبانی صلح، با تأسی از قاعدهی زرین «هرچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند» در عرصهی ملی و بینالمللی حامی ارزشهای صلحورزانه باشند.
منابع:
١) بختیار ملکاری و همکاران؛ بررسی پیامدهای روانی - جسمانی بمباران شیمیایی بر آسیبدیدگان آن در شهر سردشت به روش کیفی.
٢) مرتضی شیرودی؛ جنگ، انواع، انگیزهها و جنگ تحمیلى.
نظرات